وبلاگ علمی تفریحی به وبلاگ علمی تفریحی جوانان خوش آمدید. آخرین مطالب
نويسندگان شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, :: 22:41 :: نويسنده : محمد
به هر حال من براتون میگم تا بدونین :
یه روز ملانصرالدین نشسته بود کنار رودخونه و داشت با خودش فکر میکرد که چیکار کنم که یه اختراعی
چیزی به اسمم ثبت بشه.
هرچی فکر کرد چیزی به ذهنش نرسید. بلند شد و رفت. تو راه توی جنگل دو تا خر دید (روایات در مورد
رنگ خرها زیاده پس میگذریم). بعدش خرها رو برداشت و رفت تو آزمایشگاه خودش. بعد خرها رو گذاشت
تو دستگاه پرس پرس کرد. میدونین چی ازش در اومد؟ نمیدونین؟
خب من بهتون میگم. از توش یه موجود فوق العاده عجیب در اومد که ملانصرالدین اسمشو گذاشت دوخر.
چون از دوتا خر درست شده بود. به مرور زمان این موجود عجیب غریبو زشت رشد پیدا کرد و عین باکتری
تموم دنیا از اون پر شد و به تدریج اسمش از دوخر به دختر تبدیل شد. در ضمن بعد اون ماجرا ملانصرالدین
رو دار زدن. چون به جای خدمت به جامعه به اون خیانت کرد.
این بود تاریخچه درست شدن دختر.
![]() شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, :: 19:22 :: نويسنده : محمد
مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار، گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها به موضوع«خدا» رسیدند؛
آرایشگر گفت: “منباورنمیکنم خدا وجود داشته باشد.”
مشتری پرسید: “چرا؟” آرایشگر گفت: “کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض میشدند؟ بچههای بیسرپرست پیدا میشدند؟ این همه درد و رنج وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این چیزها وجود داشته باشد.” مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد؛ چون نمیخواست جروبحث کند.
آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. در خیابان مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده.. مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: “به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.” آرایشگر با تعجب گفت: “چرا چنین حرفی می زنی؟ من اینجا هستم، همین الان موهای تو را کوتاه کردم!” مشتری با اعتراض گفت: “نه! آرایشگرها وجود ندارند؛ چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمیشد.” آرایشگر گفت: “نه بابا؛ آرایشگرها وجود دارند، موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمیکنند.” مشتری تایید کرد: “دقیقاً! نکته همین است. خدا هم وجود دارد! فقط مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمیگردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.” ![]()
![]() دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:, :: 17:32 :: نويسنده : محمد
حکایت دادن شارژ به دوس دخترت... !!!
![]() دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:, :: 16:34 :: نويسنده : محمد
برنامه Flash Beep یک شبه ویروس است که دو قابلیت ویندوز را فعال میکند: یک صدای بیپ صفحه کلید و دو چشمک زدن صفحه نمایش زمانی که صدایی از آن خارج می شود. اگر این دو قابلیت را با هم فعال کنید با هر بار فشردن یکی از کلید های صفحه کلید ، یک صدای بیپ می شنوید و متعاقبآ مانیتور چشمک می زندو بدین ترتیب صفحه کلیدتان از کار می افتد! البته ناراحت نباشید زیرا به راحتی می توان آن را به حالت قبلی بر گرداند. در ضمن این ویروس هیچ خسارتی در پی نخواهد داشت. بدین منظور:
بدین ترتیب با دبل کلیک بر روی Reg-on.REG ویروس فعال شده و بعد از بوت کردن کامپیوتر ویروس عمل کرده و می توانید نحوه کار آن را مشاهده کنید و با دبل کلیک بر روی Reg-off.REG ویروس غیر فعال شده و با ریبوت دوباره از کار می افتد. نکات مهم : 1- وقتی بر روی فایل های Reg کلیک می کنید باید بعد از آن yes را بزنید تا فایل ریجستری کار کند. 2- چون این ویروس صفحه کلید را از کار می اندازد در صورت استفاده از چند Acount در ویندوز و دارا بودن پسورد ، پسورد آنها را پاک کنید تا مشکلی پیش نیاید. 3- هر دو فایل را با پسوند .Reg ذخیره کنید (طریقه ذخیره کردن با پسوند .Reg = روی Save As کلیک کرده و Save As Type را روی All Files گذاشته و در قسمت File Name تایپ می کنید Reg-on.REG یا Reg-off.REG و Save را می زنید) ![]() چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:, :: 19:50 :: نويسنده : محمد
پسرها: ۱- با ماشین میرن به بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک. ۲- کارت رو داخل دستگاه میذارن. ۳- کد رمز رو میزنن، مبلغ درخواستی رو وارد میکنن. ۴- پول و کارت رو میگیرن و میرن. دخترها: ۱- با ماشین میرن دم بانک. ۲- به خودشون عطر میزنن. ۳- احتمالاً موهاشون رو هم چک میکنن. ۴- در پارک کردن ماشین مشکل پیدا میکنن. ۵- در پارک کردن ماشین خیلی مشکل پیدا میکنن. ۶- بلاخره ماشین رو پارک میکنن. ۷- توی کیفشون دنبال کارتشون میگردن. ۸- کارت رو داخل دستگاه میذارن، کارت توسط ماشین پذیرفته نمیشه. ۹- کارت تلفن رو میندازن توی کیفشون. ۱۰- دنبال کارت عابربانکشون میگردن. ۱۱- کارت رو وارد دستگاه میکنن. ۱۲- توی کیفشون دنبال تیکه کاغذی که کد رمز رو روش یاداشت کردن میگردن. ۱۳- کد رمز رو وارد میکنن. ۱۴- ۲دقیقه قسمت راهنمای دستگاه رو میخونن. ۱۵- کنسل میکنن. ۱۶- دوباره کد رمز رو میزنن. ۱۷- کنسل میکنن. ۱۸- مبلغ درخواستی رو میزنن. ۱۹- دستگاه ارور (خطا) میده. ۲۰- مبلغ بیشتری رو درخواست میکنن. ۲۱- دستگاه ارور (خطا) میده. ۲۲- بیشترین مبلغ ممکن در خواست میکنن. ۲۳- پول رو میگیرن. ۲۴- برمیگردن به ماشین. ۲۵- آرایششون رو توی آینه عقب چک میکنن. ۲۶- توی کیفشون دنبال سویچ ماشین میگردن. ۲۷- استارت میزنن. ۲۸- پنجاه متر میرن جلو. ۲۹- ماشین رو نگه میدارن. ۳۰- دوباره برمیگردن جلوی بانک. ۳۱- از ماشین پیاده میشن. ۳۲- کارتشون رو از دستگاه عابر بانک بر میدارن. (حواس نمیذاره برای آدم) ۳۳- سوار ماشین میشن. ۳۴- کارت رو پرت میکنن روی صندلی کنار راننده. ۳۵- احتمالاً یه نگاهی هم به موهاشون میندازن. ۳۶- میندازن توی خیابون اشتباه. ۳۷- برمیگردن. ۳۸- میندازن توی خیابون درست. ۳۹- پنج کیلومتر میرن جلو. ۴۰- ترمز دستی رو آزاد میکنن. (میگم چرا اینقدر یواش میره) ![]() چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:, :: 19:44 :: نويسنده : محمد
حیف نون می ره کتابخونه، داد می زنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه. ————————— ... ![]() ادامه مطلب ... چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:, :: 19:16 :: نويسنده : محمد
کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند. لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد متوجه شد که کلاه ها نیست. بالای سرش را نگاه کرد. تعدادی میمون را دید که کلاه ها را برداشته اند. فکر کرد که چگونه کلاه ها را پس بگیرد. در حال فکر کردن سرش را خاراند و دید که میمون ها همین کار را کردند. او کلاه را ازسرش برداشت و دید که میمون ها هم از او تقلید کردند. به فکرش رسید… که کلاه خود را روی زمین پرت کند. لذا این کار را کرد. میمون ها هم کلاه ها را به طرف زمین پرت کردند. او همه کلاه ها را جمع کرد و روانه شهر شد. سالهای بعد نوه او هم کلاه فروش شد. پدربزرگ این داستان را برای نوه اش تعریف کرد و تاکید کرد که اگر چنین وضعی برایش پیش آمد چگونه برخورد کند. یک روز که او از همان جنگل گذشت در زیر درختی استراحت کرد و همان قضیه برایش اتفاق افتاد. او شروع به خاراندن سرش کرد. میمون ها هم همان کار را کردند. او کلاهش را برداشت، میمون ها هم این کار را کردند. نهایتا کلاهش را بر روی زمین ![]() چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, :: 21:28 :: نويسنده : محمد
یارو زبونش میگرفته، میره داروخونه می گه: آقا دیب داری؟ کارمند داروخونه می گه: دیب دیگه چیه؟ یارو جواب می ده: دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره. کارمنده می گه: والا ما تا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟ یارو می گه: بابا دیب، دیب! طرف میبینه نمی فهمه، می ره به رئیس داروخونه می گه. اون میآد می پرسه: چی میخوای عزیزم؟ یارو می گه: دیب! رئیس می پرسه: دیب دیگه چیه؟ یارو می گه: بابا دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره. رئیس داروخونه می گه: تو مطمئنی که اسمش دیبه؟ یارو می گه: آره بابا. خودم دائم مصرف دارم. شما نمیدونید دیب چیه؟ رئیس هم هر کاری میکنه، نمی تونه سر در بیاره و کلافه می شه. یکی از کارمندای داروخونه میآد جلو و می گه: یکی از بچههای داروخونه مثل همین آقا زبونش میگیره. فکر کنم بفهمه این چی میخواد. اما الان شیفتش نیست. رئیس داروخونه که خیلی مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه، گفت: اشکال نداره. یکی بره دنبالش، سریع برش داره بیارتش. میرن اون کارمنده رو میارن. وقتی می رسه، از یارو میپرسه: چی می خوای؟ یارو می گه: دیب! کارمنده می گه: دیب؟ یارو: آره. کارمنه می گه: که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره؟ یارو میگه: آره، همونه. کارمند میگه: داریم! چطور نفهمیدن تو چی می خوای!؟ همه خیلی خوشحال شدن که بالاخره فهمیدن یارو چی می خواد. کارمنده سریع می ره توی انبار و دیب رو میذاره توی یه کیسه نایلون مشکی و میاره می ده به یارو و اونم می ره پی کارش. همه جمع می شن دور اون کارمند و با کنجکاوی میپرسن: چی میخواست این؟ کارمنده می گه: دیب! میپرسن: دیب؟ دیب دیگه چیه؟ می گه: بابا همون که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره! رئیس شاکی می شه و می گه: اینجوری فایده نداره. برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم دیب چیه؟ کارمنده می گه: تموم شد. آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت! . . . *دلم خنک شد، آخر نفهمیدین دیب چیه ![]() چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, :: 21:13 :: نويسنده : محمد
نگرش ((Attitude ![]() چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, :: 21:11 :: نويسنده : محمد
سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:, :: 21:14 :: نويسنده : محمد
دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم از راه اومده میگه خوابه؟ میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!!!! آب خونه قطع شده بود. بعد که وصل شد یه آب زرد از شیر میومد. می پرسه زنگ لوله هاست؟ پــــَ نه پــــــَ سازمان آب واسه عذرخواهی اولش آب پرتقال می فرسته..! بقیه در ادامه مطلب......... ![]() ادامه مطلب ... جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 20:54 :: نويسنده : محمد
این چند آیتم همین جوری اند محض خنده، برای اینکه اخم هایتان را باز کنید، کمی بخندید و اگر خوش تان آمد برای رفیق تان پیامک بزنید تا او هم لذتش را ببرد، دلیل خاصی هم نمی خواهد، همین جوری محض خنده... ![]() ادامه مطلب ... پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:, :: 19:36 :: نويسنده : محمد
خواستگار شیاد که پس از فریب و آزار و اذیت دختر دانشجو از او فیلم سیاه تهیه کرده بود برای ازدواج شرط عجیبی تعیین کرد. ![]() ادامه مطلب ... پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:, :: 19:24 :: نويسنده : محمد
توسعه اینترنت شاخص رشد اقتصاد شده و تمام کشورها این مهم را برای توسعه اقتصادی مبنا قرار داده اند این در حالی است که کارشناسان معتقدند باوجود ارتقای سرعت اینترنت از کیلوبیت به مگا، گیگا، پتا و یوتا، توقف در سرعت انتقال بر اساس کیلوبیت در ثانیه در کشور ما قابل قبول نیست....... ![]() ادامه مطلب ... جمعه 7 بهمن 1390برچسب:, :: 15:8 :: نويسنده : محمد
تصاویر پشتزمینه صفحه دسکتاپ ویندوز که به Background و Wallpaper نیز معروف هستند، همواره زیبایی خاصی به ظاهر ویندوز میبخشند. از این رو کاربران سعی میکنند تا زیباترین و جذابترین عکسها را برای تصویر پسزمینه دسکتاپ خود انتخاب کنند. اما آیا شما مجبورید همیشه از تصاویر و عکسها برای پشتزمینه دسکتاپ استفاده کنید؟ آیا تاکنون به این فکر کردهاید که میتوان یک فایل ویدئویی را در پشت زمینه دسکتاپ قرار داد تا به جای یک عکس ثابت، یک فیلم متحرک پسزمینه دسکتاپ باشد؟ در صورتی که از ویندوز 7 استفاده میکنید، این رویا به سادگی تحقق مییابد! هماکنون با استفاده از این ترفند میتوانید در صورت استفاده از ویندوز 7، یک فایل ویدئویی را در پشتزمینه دسکتاپ خود قرار دهید. طبعاً هر چقدر محتوای این فایل ویدئویی زیباتر و با کیفیتتر باشد، دسکتاپ شما رویاییتر خواهد شد...
![]() ادامه مطلب ... سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: 14:1 :: نويسنده : محمد
این کارو حتما بکنید تا سرعت اینترنتتون تا ده برابر افزایش پیدا کنه . این کار باعث میشه هر صفحه ای برای دومین بار یا بعد از اون که میخواد باز شه به سرعت هر چه تمام باز بشه.
توجه: اگر مراحل رو انجام دادید و در ابتدا تغییری احساس نکردید اون رو پاک نکنید چون تو جایی که شما فکرش رو نمیکنید به کمکتون میاد بدون اینکه شما بفهمید... ![]() ادامه مطلب ... سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: 13:58 :: نويسنده : محمد
حتما تا به حال اس ام اسی دریافت کرده اید که نوشته شده :اگه جرئت داری بیا پایین و بعد گوشی ال سی دی گوشی تون تا یه مدت چشمک میزنه اگه میخواهین بدونین که چگونه ساخته شده در ادامه بحث با ما باشید تا شما هم یاد بگیرید…
![]() ادامه مطلب ... سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: 13:28 :: نويسنده : محمد
بولتن نیوز: این تست هوش خیلی خیلی جالب است. به شرطی که تقلب نکنید. اینجا چهار سوال معمولی و یک سوال جایزهدار وجود دارد. شما باید فوراً به آنها پاسخ دهید. نباید وقت زیادی تلف کنید، به همه سوالات فوراً پاسخ دهید. در پایان ببینید که به چند سوال درست جواب دادید. خواهشا صادقانه برخورد کنید!
جواب... ![]() ادامه مطلب ... سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: 13:20 :: نويسنده : محمد
پای صحبت خیلی از مسوولان و دلسوزان جوانان که بنشینی، از بیعلاقگی و فرار جوانان از ازدواج گله و شکایت دارند و آنها را به جدی گرفتن این سنت حسنه تشویق میکنند، اما در عین حال هر روز آمار و ارقام جالب توجهی هم از وضعیت و شرایط اجتماعی منتشر میشود که تاثیر مستقیمی در زندگی روزمره افراد جامعه و بخصوص جوانان میگذارد. شاید مرور برخی از این آمار، خالی از لطف نباشد... ![]() ادامه مطلب ... سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: 13:6 :: نويسنده : محمد
وَرزش به تمامی گونههای فعالیت فیزیکی بدن گفته میشود که شرکت کنندگان آن میتوانند به صورت منظم و سازمان یافته یا گاه به گاه در آن شرکت کنند و از آن برای بهبود تناسب اندامشان و یا فراهم آوردن سرگرمی و تفریح بهره ببرند. ورزش میتواند به صورت رقابتی برگزار شود که در این صورت باید بر پایهٔ رشته قوانینی که مورد توافق همگان است.... ![]() ادامه مطلب ... پيوندها
|
|||||||||||||||||||||||||||
![]() |